مناجات محرمی با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
از بس که تلخی غم هجران چشیدهام جـانی نـمـانـده است بـرایم...بریـدهام عیب وصال چیست نصیبم نمیشود؟ خیـری که از فـراق و جدایی ندیدهام گاهی هم از گدای خودت یک خبر بگیر رحمی کن ای عزیز بر این اشک دیدهام نفرین به معصیت که مرا از تو دور کرد بر باد داده هرچه که زحمت کشیدهام خیلی دلم شکسته...گرفتار و خستهام از بس که در پیِ هوس خود دویدهام دارم به راه عاشـقی ات پیـر می شوم ناز تو را ببین به چه قیمت خـریدهام بحـر العلوم...حـلّی و فرزند مهـزیار توصیف روی تو ز بـزرگان شنیدهام با این همه گناه به روضه کشانـدیام با لطف توست که به نـوایی رسیدهام گـریـان زیـنـبـی و پـریـشـان زیـنـبـم من غصه دار عـمـۀ قـامت خـمیـدهام در پیش چشم فاطمه کم دست و پا بزن ای یادگار مادرم...ای سـر بریـدیام |